WEBVTT 1 00:00:15.400 --> 00:00:19.440 ‫[بر اساس داستانی واقعی] 2 00:00:24.800 --> 00:00:25.720 ‫حاضرن 3 00:00:36.360 --> 00:00:38.440 ‫- چقدر وقت مونده؟ ‫- ما 30 ثانیه داریم، مردم 4 00:00:38.440 --> 00:00:39.720 ‫سی ثانیه! 5 00:00:41.400 --> 00:00:45.000 ‫یادتون نره، جذاب، سریع و گیرا راه برید! 6 00:00:45.000 --> 00:00:48.040 ‫بجنب. آماده‌سازی رو تموم کن! 7 00:01:14.520 --> 00:01:15.600 ‫خوش اومدی 8 00:01:23.440 --> 00:01:24.680 ‫تسلیت می‌گم 9 00:01:25.280 --> 00:01:26.360 ‫همچنین 10 00:01:34.160 --> 00:01:36.840 ‫خوش آمدی آقای جوان. ‫تسلیت می‌گم 11 00:01:37.920 --> 00:01:39.120 ‫ممنون 12 00:01:40.360 --> 00:01:41.320 ‫خانم؟ 13 00:01:42.200 --> 00:01:44.800 ‫آقای مجنون نه غذا می‌خوره ‫نه میاد داخل 14 00:01:50.600 --> 00:01:52.440 ‫اون سال‌هاست که تو رو ندیده 15 00:01:53.720 --> 00:01:55.080 ‫توی حیاط پشتیه 16 00:01:55.880 --> 00:01:57.440 ‫برو ببینش 17 00:02:32.120 --> 00:02:33.480 ‫پیام! پیام! 18 00:02:33.480 --> 00:02:35.840 ‫اومدم دنبالت، پیام! 19 00:02:35.840 --> 00:02:40.000 ‫مرد دیوانه! 20 00:02:40.000 --> 00:02:43.840 ‫گل بزن! حتماً! 21 00:02:43.840 --> 00:02:46.440 ‫بیا بازی 22 00:02:47.800 --> 00:02:49.960 ‫- توپ کجاست؟ ‫- بابای پیامی اومده 23 00:02:49.960 --> 00:02:52.600 ‫- آدم ازش خوف می‌کنه ‫- از اینجا برو! 24 00:02:52.600 --> 00:02:55.080 ‫- پیامی، به پدر دیوانه‌ات بگو بره ‫- می‌شه بازی کنم؟ 25 00:02:56.400 --> 00:02:58.880 ‫- برو، مرد دیوانه ‫- توپ رو می‌گیرم، کجاست؟ 26 00:02:58.880 --> 00:03:02.200 ‫- تو چته؟ ‫- مجبوریم با بابای دیوانه‌ی تو بازی کنیم؟ 27 00:03:02.200 --> 00:03:05.200 ‫- دیوانه با کی هستی؟ ‫- بابات! مگه بهش نمی‌گن آقای مجنون؟ 28 00:03:05.200 --> 00:03:13.040 ‫آقای مجنون! 29 00:03:13.040 --> 00:03:14.520 ‫بزنش! 30 00:03:19.360 --> 00:03:20.360 ‫آهای! 31 00:03:21.520 --> 00:03:23.360 ‫آقای مجنون اومد! ‫فرار کنید! 32 00:03:23.360 --> 00:03:26.160 ‫آهای! چی‌کار می‌کنید؟! 33 00:03:26.160 --> 00:03:28.200 ‫آهای! ولش کنید! 34 00:03:28.200 --> 00:03:29.760 ‫اذیتش نکنید! 35 00:03:29.760 --> 00:03:33.360 ‫بس کن! بیخیال شو! رفتن! ‫مگه نمی‌بینی؟ 36 00:03:33.360 --> 00:03:34.440 ‫پیام 37 00:03:35.560 --> 00:03:37.320 ‫برات پشمک گرفتم ‫می‌خوری؟ 38 00:03:39.600 --> 00:03:42.280 ‫پسر جوان، کجا می‌ری؟ ‫آهای، بچه! پیامی! 39 00:03:42.960 --> 00:03:44.520 ‫آقای مجنون! ‫ببینید کی اومده! 40 00:03:46.640 --> 00:03:48.120 ‫آقا! 41 00:03:48.120 --> 00:03:50.480 ‫- آقا، ببین. ببین کی اومده! ببین ‫- ولم کن 42 00:03:50.480 --> 00:03:53.760 ‫- لطفاً فقط ببین. لطفاً! ‫- ول کن! ولم کن! برو کنار! 43 00:03:53.760 --> 00:03:57.280 ‫برو کنار، بابام رو بیارید! ‫من بابام رو می‌خوام! 44 00:03:59.480 --> 00:04:01.920 ‫آقای کوچک آمده، آقای پیامی 45 00:04:01.920 --> 00:04:03.320 ‫آقای پیامی اومده! 46 00:04:04.080 --> 00:04:06.320 ‫هان؟ چی؟ 47 00:04:20.920 --> 00:04:22.800 ‫پیام اومده! 48 00:04:23.680 --> 00:04:26.840 ‫پیام! بابا پیام اومده! 49 00:04:33.800 --> 00:04:34.880 ‫پیام 50 00:04:36.520 --> 00:04:39.360 ‫نه. پیام اینجا نیست 51 00:04:39.920 --> 00:04:42.520 ‫اون خیلی دور شده 52 00:04:43.400 --> 00:04:47.800 ‫آقا، چطوره بهش شکلات بدی ‫شاید آروم بگیره 53 00:05:03.640 --> 00:05:04.640 ‫آقا، ببین 54 00:05:12.640 --> 00:05:14.200 ‫پیام اومده! 55 00:05:16.360 --> 00:05:18.440 ‫پیام اومده! 56 00:05:19.680 --> 00:05:21.880 ‫پیام اومده... 57 00:05:21.880 --> 00:05:25.240 ‫بابا پیام اینجاست! ‫پیام! 58 00:05:25.840 --> 00:05:28.560 ‫بابا! بابا! 59 00:05:31.560 --> 00:05:33.360 ‫بابا پیام! 60 00:05:34.240 --> 00:05:35.200 ‫بابا! 61 00:05:38.680 --> 00:05:39.960 ‫بابا! 62 00:05:41.000 --> 00:05:43.840 ‫بابا پیام! 63 00:05:44.560 --> 00:05:45.640 ‫بابا! 64 00:05:46.240 --> 00:05:48.520 ‫خیلی‌خب. بسه، لطفاً 65 00:05:48.520 --> 00:05:50.200 ‫- بابا پیام! ‫- ولم کن! 66 00:05:50.200 --> 00:05:53.520 ‫پیام! بابا! 67 00:05:53.520 --> 00:05:55.480 ‫- بابا! ‫- لطفاً ولم کن! 68 00:05:56.120 --> 00:05:57.240 ‫لطفا! 69 00:05:57.240 --> 00:06:00.240 ‫- باشه، آقا، بیا بریم غازها رو ببینیم! ‫- جدا کنیدش! 70 00:06:00.240 --> 00:06:02.240 ‫محکم بگیرش، فدیم! ول کن! 71 00:06:02.240 --> 00:06:03.480 ‫آقا مصطفی! 72 00:06:04.000 --> 00:06:04.840 ‫بگیریدش! 73 00:06:04.840 --> 00:06:07.840 ‫مصطفی، بس کن، لطفاً! 74 00:06:14.000 --> 00:06:17.760 ‫بابا! بابا پیام! 75 00:08:58.800 --> 00:08:59.800 ‫پیامی 76 00:09:01.520 --> 00:09:04.560 ‫نوه‌ی عزیز من 77 00:09:04.560 --> 00:09:06.960 ‫بهم بگو چی آزارت می‌ده ‫و خودت رو خلاص کن 78 00:09:07.640 --> 00:09:09.320 ‫چی ناراحتت کرده؟ 79 00:09:11.360 --> 00:09:12.720 ‫تا نگی دردت چیه... 80 00:09:13.400 --> 00:09:15.440 ‫درمان پیدا نمی‌کنی 81 00:09:16.120 --> 00:09:17.080 ‫این رو یادت باشه 82 00:09:19.000 --> 00:09:20.520 ‫این درد هیچ درمانی نداره 83 00:09:21.080 --> 00:09:23.440 ‫نه، نه 84 00:09:25.320 --> 00:09:26.640 ‫بذار حرفت رو قطع کنم 85 00:09:28.880 --> 00:09:31.520 ‫فکر کردی الله ‫به بندگانش دردی می‌ده... 86 00:09:31.520 --> 00:09:33.520 ‫که دوا نداشته باشه؟ 87 00:09:34.880 --> 00:09:35.720 ‫بگو چیه؟ 88 00:09:36.320 --> 00:09:38.520 ‫مشکل پدرم رو ‫یه جوری حل کنید 89 00:09:39.760 --> 00:09:41.360 ‫اون میاد مدرسه‌ی من 90 00:09:41.360 --> 00:09:43.600 ‫و همه من رو مسخره می‌کنن 91 00:09:44.800 --> 00:09:46.120 ‫اون‌ها برام دلسوزی می‌کنن 92 00:09:47.280 --> 00:09:48.840 ‫می‌گن من پسر مرد جنونم 93 00:09:51.520 --> 00:09:53.440 ‫پدر همه‌شون مردهای واقعی‌ان... 94 00:09:54.120 --> 00:09:55.480 ‫اما پدر من مثل بچه‌هاست 95 00:09:57.680 --> 00:10:00.200 ‫ای کاش به جاش ‫تو پدرم بودی، بابابزرگ 96 00:10:02.800 --> 00:10:04.360 ‫نگو "ای کاش" 97 00:10:06.080 --> 00:10:09.000 ‫کاشکی گفتن در شأن تو نیست ‫آقای جوان 98 00:10:10.800 --> 00:10:11.680 ‫دیگه نگو 99 00:10:14.920 --> 00:10:15.960 ‫در همه‌چیز... 100 00:10:19.160 --> 00:10:20.920 ‫...حکمتی هست 101 00:10:21.880 --> 00:10:24.080 ‫پس پدرم رو قایم کن 102 00:10:24.080 --> 00:10:26.160 ‫قایمش کن تا کسی نفهمه 103 00:10:27.720 --> 00:10:29.320 ‫یا من رو بفرست یه جای دیگه 104 00:10:30.000 --> 00:10:34.560 ‫جایی که هیچ‌کس ندونه ‫پدر من مصطفای مجنونه 105 00:10:44.880 --> 00:10:46.840 ‫اون خیلی تو رو دوست داشت 106 00:10:47.360 --> 00:10:49.280 ‫و خیلی بهت افتخار می‌کرد 107 00:10:50.200 --> 00:10:52.640 ‫فقط از نبودت ناراحت بود 108 00:10:53.560 --> 00:10:55.920 ‫گفت عمارت بوی تنهایی می‌ده 109 00:10:57.200 --> 00:10:59.360 ‫و حالا همیشه همین‌طور خواهد بود 110 00:11:03.400 --> 00:11:05.080 ‫ما نمی‌تونیم اینجا بمونیم 111 00:11:06.680 --> 00:11:08.480 ‫پس با تو به استانبول میایم 112 00:11:46.640 --> 00:11:49.440 ‫شوت بزن 113 00:11:49.440 --> 00:11:51.920 ‫شوت بزن به توپ! 114 00:11:51.920 --> 00:11:53.560 ‫آره، همینه 115 00:11:55.040 --> 00:11:57.880 ‫با احتیاط 116 00:12:05.600 --> 00:12:08.280 ‫مصطفی پرواز کن! ‫هورا! 117 00:12:22.360 --> 00:12:26.120 ‫- صبح بخیر، پیامی ‫- مصطفی، اونجا 118 00:12:26.120 --> 00:12:27.200 ‫صبح بخیر 119 00:12:45.720 --> 00:12:48.200 ‫بابا پیام. بابا 120 00:12:48.840 --> 00:12:50.480 ‫بابا پیام 121 00:12:50.480 --> 00:12:51.520 ‫ببین! 122 00:12:52.960 --> 00:12:54.240 ‫بابا! 123 00:12:54.960 --> 00:12:57.680 ‫نگاه کن، مصطفی تاب بازی می‌کنه! 124 00:12:57.680 --> 00:12:58.880 ‫ببین، بابا! 125 00:13:03.240 --> 00:13:05.240 من بلدم تاب بخورم 126 00:13:05.840 --> 00:13:07.840 ‫این دفعه خودم تاب می‌خورم 127 00:13:14.560 --> 00:13:17.160 ‫دوباره با شرکت حرف زدم ‫و بهشون گفتم کار ضروریه... 128 00:13:17.160 --> 00:13:18.400 ‫و بهش رسیدگی می‌کنن 129 00:13:18.400 --> 00:13:20.520 ‫براش پرستار پیدا می‌کنیم ‫نگران نباش 130 00:13:21.040 --> 00:13:23.560 ‫وقتی نبودی ‫تمام تحویل‌ها رو انجام دادیم... 131 00:13:23.560 --> 00:13:25.720 ‫اما بخش طراحی با وقفه رو به رو شد 132 00:13:26.320 --> 00:13:29.920 ‫ملاقات با گامزه هم نزدیکه. ‫اما چیز زیادی برای ارائه نداریم 133 00:13:30.880 --> 00:13:31.880 ‫من بهش رسیدگی می‌کنم 134 00:13:33.920 --> 00:13:35.960 ‫می‌دونم الان همه‌چیز شلخته‌ست 135 00:13:36.560 --> 00:13:39.560 ‫- اما باید صبوری کنی ‫- دلتنگ مغازه شدم، سوزی، زود بریم 136 00:13:40.240 --> 00:13:42.280 ‫- سلام، خانم ‫- سلام، یادگار 137 00:14:09.440 --> 00:14:10.680 ‫خوب اومدید، آقا 138 00:14:10.680 --> 00:14:13.160 ‫- مرسی، سما، چه خبر؟ ‫- خوبم، شما چطور،‌ آقا؟ 139 00:14:13.160 --> 00:14:14.440 ‫- عالی، مرسی ‫- سوزان خانم؟ 140 00:14:14.440 --> 00:14:16.920 ‫صبح بخیر، سما. ‫محموله‌های سلین رو آماده کردی؟ 141 00:14:16.920 --> 00:14:18.320 ‫- بله، خانم ‫- مرسی عالیه 142 00:14:18.320 --> 00:14:19.520 ‫چمدان 143 00:14:20.120 --> 00:14:21.080 ‫ممنون 144 00:14:24.200 --> 00:14:26.280 ‫آهای، سلیم! پیامی اومده 145 00:14:29.440 --> 00:14:30.760 ‫- صبح بخیر ‫- صبح بخیر 146 00:14:30.760 --> 00:14:31.840 ‫خوش آمدید، آقا! 147 00:14:31.840 --> 00:14:33.680 ‫- مرسی ‫- صبح بخیر، آقا 148 00:14:33.680 --> 00:14:36.520 ‫- صبح بخیر. همه‌چیز مرتبه؟ ‫- بله آقا 149 00:14:38.720 --> 00:14:39.840 ‫آقای پیامی 150 00:14:41.760 --> 00:14:43.640 ‫دوباره تسلیت می‌گم 151 00:14:44.200 --> 00:14:46.360 ‫و خوشحالم که برگشتی 152 00:14:48.920 --> 00:14:50.240 ‫من هم از دیدنت خوشحالم 153 00:15:36.360 --> 00:15:40.200 ‫[ترجیح می‌دهیم تحقیقات را ناتمام رها کنیم] ‫[تا درخت را قطع یا دریا را آلوده کنیم] 154 00:15:40.200 --> 00:15:45.000 ‫[طبیعت تنها میراثی است] ‫[که برای نسل‌های آینده برجا خواهیم گذاشت] 155 00:15:50.440 --> 00:15:51.880 ‫[آزاد] 156 00:15:51.880 --> 00:15:53.000 ‫[درخت] 157 00:15:53.520 --> 00:15:57.080 ‫[ما باید از اشتباهات‌مان درس بگیریم] ‫[و از تغییر نترسیم] 158 00:15:57.080 --> 00:15:58.920 ‫[با آلوده کردن، آینده‌ی‌مان را] ‫[نابود خواهیم کرد] 159 00:17:14.000 --> 00:17:14.960 ‫چی شده؟ 160 00:17:15.480 --> 00:17:16.480 ‫دیمیتری زنگ زد 161 00:17:17.000 --> 00:17:19.280 ‫فرستادمش پیش زحل ‫که اندازه‌گیری کنن 162 00:17:19.280 --> 00:17:22.200 ‫ظاهراً زحل زیاد راضی نبوده 163 00:17:22.200 --> 00:17:24.200 ‫گندکاری کردن. حله 164 00:17:29.440 --> 00:17:30.960 ‫خوش آمدید، سوزان خانم 165 00:17:30.960 --> 00:17:32.480 ‫- سلام ‫- خوش آمدید، آقای پیامی 166 00:17:32.480 --> 00:17:33.560 ‫سلام، مرسی 167 00:17:37.920 --> 00:17:38.880 ‫مرسی 168 00:17:42.720 --> 00:17:44.360 ‫فهرست‌ها رو آماده کن ‫الان میام 169 00:17:44.360 --> 00:17:46.480 ‫- لیا، عزیزم ‫- پیامی من 170 00:17:46.480 --> 00:17:47.720 ‫کجا بودی؟ 171 00:17:47.720 --> 00:17:50.600 ‫فکر می‌کردم به محض رسیدن سر بزنی. ‫دلتنگت بودیم 172 00:17:50.600 --> 00:17:51.680 ‫می‌دونم، عزیزم 173 00:17:51.680 --> 00:17:55.680 ‫مادربزرگم تصمیم گرفت با من بیاد ‫و شرایط کمی بغرنج شد 174 00:17:55.680 --> 00:17:59.120 ‫بله. البته که باید کمکش کنی، عزیزم. ‫طبیعیه 175 00:17:59.840 --> 00:18:02.480 ‫پدربزرگ تحسین‌برانگیزی داشتی. ‫واقعاً ازش خوشم می‌اومد 176 00:18:02.480 --> 00:18:04.560 ‫دوباره بخاطر خانواده ‫بهت تسلیت می‌گم 177 00:18:05.400 --> 00:18:07.680 ‫ممنون، لیا. ‫اون هم واقعاً همه‌تون رو دوست داشت 178 00:18:08.200 --> 00:18:10.760 ‫- سوزان، تو هم خوش اومدی، عزیزم ‫- مرسی، لیا 179 00:18:10.760 --> 00:18:12.680 ‫- یا تو نمی‌فهمی... ‫- دیمیتری... 180 00:18:12.680 --> 00:18:14.320 ‫- ...یا من بد توضیح می‌دم ‫- ...بالاست؟ 181 00:18:14.320 --> 00:18:17.280 ‫ببین، می‌گم وقتی ایستادم مشکلی نیست... 182 00:18:17.280 --> 00:18:18.880 ‫وقتی می‌شینم مشکل هست. ‫ببین 183 00:18:18.880 --> 00:18:21.480 ‫می‌خوای اینطوری باشه؟ ‫پاهام شبیه پای مرغ شده 184 00:18:22.280 --> 00:18:24.040 ‫- یه نگاه دیگه می‌اندازم ‫- ولش کن! 185 00:18:24.560 --> 00:18:26.400 ‫لطفاً‌ به هیچ چیز دیگری ‫نگاه نکن! 186 00:18:26.400 --> 00:18:28.400 ‫- محض رضای خدا! ‫- اعتنا نکن، زحل 187 00:18:28.400 --> 00:18:30.320 ‫بیخیالش شو ‫اون هیچ‌وقت از چیزی رضایت نداره 188 00:18:30.320 --> 00:18:32.720 ‫بالاخره با حضورش مفتخرمون کرد 189 00:18:32.720 --> 00:18:35.120 ‫تا زنگ زد اومدم ‫و باز این رفتار نصیبم می‌شه 190 00:18:35.120 --> 00:18:38.200 ‫پیامی، مشکل من ‫فقط تماس گرفتن با توئه 191 00:18:38.200 --> 00:18:39.560 ‫آخه ببین، خوب بنظر میاد... 192 00:18:39.560 --> 00:18:42.160 ‫اما آخه کیه که تلفن همراه نداشته باشه؟ 193 00:18:42.160 --> 00:18:44.280 ‫من تاحالا نشنیدم کسی اندازه پسر تو ‫نق بزنه، آری 194 00:18:47.360 --> 00:18:48.520 ‫دیگه کاری نیست، زحل 195 00:18:49.480 --> 00:18:51.800 ‫پیامی، چطوری، پسرم؟ ‫حالت بهتره؟ 196 00:18:51.800 --> 00:18:53.040 ‫بله، ممنون. بهترم 197 00:18:53.040 --> 00:18:56.040 ‫من تاحالا به عمرم تشییع جنازه‌ای ‫به این پرجمعیتی ندیده بودم 198 00:18:57.120 --> 00:18:59.360 ‫من در دعای یکشبنه‌هام ‫فراموشش نمی‌کنم 199 00:19:00.600 --> 00:19:02.960 ‫و حالا رفته بهشت ‫و پیش خدا 200 00:19:02.960 --> 00:19:04.120 ‫انگار خدا به حرف تو گوش می‌ده 201 00:19:04.120 --> 00:19:07.280 ‫ممنون،‌سعی می‌کنم این‌طور بهش فکر کنم ‫تسلی‌بخشه 202 00:19:07.280 --> 00:19:09.440 ‫ببخشید، پدر عزیز... 203 00:19:09.440 --> 00:19:12.080 ‫می‌شه خوش و بش کردن‌تون رو ‫تموم کنید؟ 204 00:19:12.080 --> 00:19:14.760 ‫چون داماد منتظره! 205 00:19:16.040 --> 00:19:19.760 ‫ببین، کاملاً صبرم لبریز شده ‫لطفاً یا خفه‌اش کن... 206 00:19:19.760 --> 00:19:21.560 ‫- ...یا کمکم کن که... ‫- باشه، نگران نباش 207 00:19:23.560 --> 00:19:25.200 ‫بچرخ 208 00:19:34.920 --> 00:19:36.440 ‫این هم از دامادمون 209 00:19:39.240 --> 00:19:40.360 ‫چهل 210 00:19:41.640 --> 00:19:43.360 ‫صاف بایست 211 00:19:43.360 --> 00:19:44.600 ‫هفتاد 212 00:19:46.400 --> 00:19:47.440 ‫بسیارخب، بچرخ 213 00:19:52.400 --> 00:19:54.720 ‫- شصت و دو ‫- چطور می‌تونی مطمئن بگی؟ 214 00:19:54.720 --> 00:19:56.680 ‫چشم‌هات متره مگه؟ ‫اندازه بگیر 215 00:19:56.680 --> 00:19:59.840 ‫- اگه بگم 62، یعنی همینه ‫- این واسه عروسی منه، مرد 216 00:19:59.840 --> 00:20:01.760 ‫باید به چشم‌هات اعتماد کنم؟ ‫اندازه بگیر 217 00:20:06.440 --> 00:20:08.640 ‫- مطمئنم ‫- می‌خوای شرط ببندی؟ هان؟ 218 00:20:09.920 --> 00:20:11.120 ‫سر یه ساعت مچی 219 00:20:15.960 --> 00:20:17.200 ‫بسیارخب 220 00:20:17.200 --> 00:20:18.120 ‫بچرخ 221 00:20:22.200 --> 00:20:24.520 ‫بگو ببینم،‌ کِی به حرف‌های من ‫اعتماد پیدا می‌کنی؟ 222 00:20:24.520 --> 00:20:26.000 ‫بدو،‌ می‌خوام ببیم 223 00:20:28.520 --> 00:20:30.920 ‫سوزی، یادم بنداز به دیمیتری بگم ‫که چه مدل ساعتی می‌خوام 224 00:20:31.880 --> 00:20:33.080 ‫بفرمایید قهوه 225 00:20:33.080 --> 00:20:34.000 ‫ممنون، نی‌نی 226 00:20:34.000 --> 00:20:36.080 ‫- می‌تونی کت رو ببری، سوزی ‫- البته، لذت ببرید 227 00:20:36.800 --> 00:20:37.680 ‫بفرمایید، آقا 228 00:20:37.680 --> 00:20:38.720 ‫- مرسی ‫- مرسی 229 00:20:38.720 --> 00:20:41.680 ‫پیامی، حالا که اینجایی ‫چطوره به لباس عروس هم نگاه بندازی؟ 230 00:20:41.680 --> 00:20:44.760 ‫- این هم قهوه‌ی شما، سوزان خانم ‫- آهای، مامان! احمق نشو 231 00:20:44.760 --> 00:20:47.000 ‫- من هنوز اسوت رو توی لباس ندیدم ‫- فوق‌العاده‌ست 232 00:20:47.000 --> 00:20:49.840 ‫- اما، پسرم... ‫- "اما پسرم" و چی؟ 233 00:20:50.360 --> 00:20:54.400 ‫مشخصه که داماد می‌خواد مجبورمون کنه ‫صبر کنیم توی عروسی ببینیمش 234 00:20:54.400 --> 00:20:55.640 ‫خب این اشتباهه! 235 00:20:56.520 --> 00:20:59.440 ‫هنوز اتفاق نیفتاده! ‫ببینید، اون کلی به خانواده‌ی خودش سر زده! 236 00:21:00.360 --> 00:21:02.440 ‫تو هم تا قبل از الان ‫گیر سنت‌های خانوادگی بودی... 237 00:21:02.440 --> 00:21:03.920 ‫اما حالا که پیامی اومده ‫بیخیالش شدی! 238 00:21:03.920 --> 00:21:05.000 ‫پسرم! 239 00:21:05.000 --> 00:21:07.640 ‫- کوفت "پسرم" ‫- عیب نداره. روبند می‌اندازه 240 00:21:07.640 --> 00:21:10.760 ‫نگران نباش، لیا. من و سوزی می‌تونیم ‫لباس عروس رو با خودمون ببریم 241 00:21:10.760 --> 00:21:12.120 ‫اندازه‌ها رو داریم 242 00:21:12.120 --> 00:21:13.360 ‫با همون درستش می‌کنیم 243 00:21:13.880 --> 00:21:17.240 ‫هرچند نمی‌تونم تضمین کنم ‫که روی محراب کلیسا از تنش نیفته 244 00:21:18.360 --> 00:21:22.480 ‫پس دیمیتری می‌تونه ‫توی عکس‌های عروسی... 245 00:21:23.120 --> 00:21:25.080 ‫از پشت نگهش داره ‫نه؟ 246 00:21:30.760 --> 00:21:31.800 ‫خب... 247 00:21:33.000 --> 00:21:34.840 ‫خیلی‌خب، اگه اندازه بودن این‌قدر مهمه... 248 00:21:34.840 --> 00:21:37.560 ‫و تو ادعا می‌کنی ‫اگه راست می‌گی که خیاط بزرگی هستی... 249 00:21:38.240 --> 00:21:41.520 ‫پس چطوره که چشم‌بسته ‫انجامش بدی؟ 250 00:21:48.680 --> 00:21:50.840 ‫سوزی، لباس عروس رو آماده کن ‫تا با خودمون ببریم 251 00:21:50.840 --> 00:21:53.480 ‫پیامی. اینطوری نمی‌شه 252 00:21:54.120 --> 00:21:57.600 ‫و راستش تا یه نگاه نهایی نندازی ‫آروم نمی‌گیرم 253 00:21:57.600 --> 00:22:00.280 ‫لیا، دیمیتری گفت ‫می‌خواد چشم‌بسته ببینم 254 00:22:00.280 --> 00:22:02.200 ‫خب، در این مورد حق با اونه 255 00:22:03.200 --> 00:22:04.960 ‫این رسم خانوادگی ماست 256 00:22:04.960 --> 00:22:07.560 ‫نسل‌ها باورمون این بوده ‫و تغییر نمی‌کنه 257 00:22:08.720 --> 00:22:11.960 ‫هیچ مردی اجازه نداره عروس رو ‫قبل از عروسی توی لباسش ببینه 258 00:22:11.960 --> 00:22:15.080 ‫اما... اگه چشمت بسته باشه... 259 00:22:20.160 --> 00:22:22.400 ‫پس شما... ‫جدی گفتید 260 00:22:37.840 --> 00:22:38.760 ‫اسوت؟ 261 00:22:39.520 --> 00:22:40.640 ‫من اومدم 262 00:22:41.720 --> 00:22:42.800 ‫عزیزم؟ 263 00:22:44.480 --> 00:22:46.960 ‫عزیزم، حدس بزن کی اومده؟ 264 00:22:46.960 --> 00:22:50.680 ‫شخصی با استعداد ‫و هنرمندی عالی... 265 00:22:50.680 --> 00:22:52.800 ‫پیامی دوکوماچی طبقه پایینه 266 00:22:53.360 --> 00:22:56.040 ‫می‌خواد سایزت رو ‫واسه لباست دربیاره 267 00:22:56.040 --> 00:22:57.080 ‫تصور کن 268 00:22:57.600 --> 00:22:59.320 ‫لحظه‌ی بزرگی در تاریخه 269 00:23:08.320 --> 00:23:10.480 ‫ای، عزیزم 270 00:23:10.480 --> 00:23:13.280 ‫حالت خوبه؟ هان؟ 271 00:23:13.280 --> 00:23:15.200 ‫زود باش. بیا بیرون 272 00:23:16.440 --> 00:23:17.480 ‫زود باش بیا 273 00:23:19.440 --> 00:23:21.640 ‫بیا بیرون دیگه! 274 00:23:21.640 --> 00:23:24.400 ‫هیس! 275 00:23:24.400 --> 00:23:27.040 ‫پاشو. خیلی‌خب. بیا 276 00:23:27.040 --> 00:23:29.680 ‫یواش! مراقب باش! 277 00:23:29.680 --> 00:23:32.720 ‫عیب نداره. هیس 278 00:23:32.720 --> 00:23:34.400 ‫حالت خوبه، نه؟ 279 00:23:35.560 --> 00:23:36.760 ‫این فقط یه بازی بود 280 00:23:42.120 --> 00:23:45.640 ‫هیس. طوری نشده 281 00:23:45.640 --> 00:23:49.160 ‫خوبه. خوشگل شدی 282 00:23:50.440 --> 00:23:52.720 ‫بهتر شدی، نه؟ 283 00:23:54.480 --> 00:23:57.060 ‫درسته. حالا که تمیز شدی ‫چی‌کار کنیم؟ 284 00:23:57.200 --> 00:24:01.360 ‫می‌ری لباست رو می‌پوشی ‫تا پیامی رو برات حاضر کنم 285 00:24:02.000 --> 00:24:02.920 ‫باشه؟ 286 00:24:03.520 --> 00:24:05.680 ‫و بعدش مادرم بهت می‌گه ‫که چی‌کار کنی 287 00:24:07.760 --> 00:24:09.200 ‫آهان! یه چیز دیگه 288 00:24:10.160 --> 00:24:13.680 اسرار زن و شوهر نباید برای دیگران برملا بشه 289 00:24:14.680 --> 00:24:16.400 ‫لازم به یادآوری که نیست؟ 290 00:24:18.120 --> 00:24:19.560 ‫آفرین، عزیزم 291 00:24:20.360 --> 00:24:21.960 ‫پرنده‌ی کوچک من 292 00:24:32.680 --> 00:24:34.680 ‫بیا 293 00:24:36.760 --> 00:24:37.760 ‫خیلی‌خب 294 00:24:45.080 --> 00:24:46.360 ‫از این طرف 295 00:24:57.320 --> 00:25:00.280 ‫اسوت، سلام. ‫من پیامی هستم، خانم 296 00:25:01.200 --> 00:25:02.800 ‫خوشحالم که بالاخره می‌بینم‌تون 297 00:25:03.480 --> 00:25:04.480 ‫خواهش می‌کنم 298 00:25:04.480 --> 00:25:07.120 ‫نظرتون چیه؟ ‫لباس مطابق انتظارات‌تون بود؟ 299 00:25:07.120 --> 00:25:08.280 ‫راضی هستید؟ 300 00:25:14.440 --> 00:25:18.360 ‫آقای پیامی ‫چطور ممکنه کسی از طراحی شما راضی نباشه؟ 301 00:25:19.080 --> 00:25:23.120 ‫با شکوه و شاهانه‌ست ‫نمی‌دونم چطور خلقش می‌کنید 302 00:25:23.120 --> 00:25:25.280 ‫نه تنها من ‫بلکه کل دنیا حیرت‌زده‌ست... 303 00:25:25.280 --> 00:25:26.600 ‫وای! 304 00:25:27.280 --> 00:25:29.720 ‫ممنون، لیا ‫خوشحالم خوش‌تون اومده 305 00:25:29.720 --> 00:25:31.640 ‫سوزی، می‌شه کمک کنی؟ 306 00:25:31.640 --> 00:25:33.320 ‫- حتماً ‫- زودتر شروع کنیم 307 00:25:33.320 --> 00:25:35.200 ‫بنظرم با کمر شروع کنیم 308 00:25:35.200 --> 00:25:38.240 ‫مشخصه که گشادتر از چیزیه که باید باشه. ‫همین‌جا 309 00:25:40.160 --> 00:25:41.880 ‫اندازه‌ها اشتباهن 310 00:25:42.800 --> 00:25:44.760 ‫کار کیه؟ زحل؟ 311 00:25:46.480 --> 00:25:49.360 ‫حتماً بخاطر دلشوره‌ی قبل عروسیه. ‫باید لاغر شده باشه 312 00:25:54.000 --> 00:25:55.200 ‫آب میل دارید؟ 313 00:25:56.000 --> 00:25:58.520 ‫نه 314 00:25:59.320 --> 00:26:02.340 ‫الو؟ ‫بله، بله، خودم هستم 315 00:26:02.440 --> 00:26:03.600 ‫مادرشم 316 00:26:04.120 --> 00:26:05.840 ‫درسته، عروسی دو هفته دیگه‌ست 317 00:26:08.120 --> 00:26:11.120 ‫خب، من کاملاً مطمئن نیستم 318 00:26:11.640 --> 00:26:13.680 ‫الان طبقه پایینه 319 00:26:14.440 --> 00:26:16.040 ‫اما می‌رم ازش می‌پرسم 320 00:26:16.040 --> 00:26:17.920 ‫صبر کنید بپرسم... 321 00:26:23.080 --> 00:26:25.120 ‫می‌شه بچرخید؟ 322 00:26:32.400 --> 00:26:34.000 ‫سوزی، لطفاً برام آب بیار 323 00:26:34.000 --> 00:26:35.040 ‫البته 324 00:26:54.640 --> 00:26:55.720 ‫شانه‌ی راست 325 00:26:58.740 --> 00:27:00.700 اگه تنگته، می‌تونم گشادش کنم 326 00:27:00.700 --> 00:27:01.780 ‫نه، نکن 327 00:27:02.340 --> 00:27:04.260 ‫باشه. بچرخ 328 00:27:07.900 --> 00:27:10.060 ‫سوزی، بنظر تو مشکلی هست؟ 329 00:27:17.980 --> 00:27:20.260 ‫نه. کاملاً اندازه‌ست. خیلی خوبه 330 00:27:20.980 --> 00:27:23.420 ‫بسیارخب. ممنون، خانم اسوت 331 00:27:23.940 --> 00:27:26.460 ‫می‌تونید لباس رو دربیارید. ‫ما نمی‌خوایم که... 332 00:27:38.620 --> 00:27:40.180 ‫شرکت زنگ زده 333 00:27:40.180 --> 00:27:42.580 ‫اسوت برگشت اتاقش ‫می‌تونی اون رو دربیاری 334 00:27:44.300 --> 00:27:45.260 ‫سلام، میهات 335 00:27:45.820 --> 00:27:47.260 ‫آره، وقت مناسبیه 336 00:27:48.540 --> 00:27:52.140 ‫بله، مرد میان‌سال ‫دچار عقب‌ماندگی ذهنی 337 00:27:53.380 --> 00:27:55.700 ‫اما به صورت تمام‌وقت بهش نیاز داریم ‫پس نمی‌تونه... 338 00:27:55.700 --> 00:27:57.300 ‫سوزی، ساکت! 339 00:27:59.140 --> 00:28:00.420 ‫بله 340 00:28:00.420 --> 00:28:03.140 ‫توافقنامه‌ی عدم افشا برای ما حیاتیه 341 00:28:04.060 --> 00:28:07.740 ‫باشه. خیلی‌خب، منتظر تماس‌تون هستیم. ‫آره، بنظر خوب میاد. مرسی 342 00:28:08.460 --> 00:28:10.220 ‫اگه اینطوری ادامه بدی ‫دیگه به توافقنامه نیازی نیست 343 00:28:10.220 --> 00:28:13.420 ‫- دیمیتری و خانواده‌اش خبر ندارن؟ ‫- هیچ‌کس جز تو خبر نداره 344 00:28:14.620 --> 00:28:16.100 ‫- متأسفم، پیامی ‫- خیلی‌خب، ببین... 345 00:28:16.620 --> 00:28:19.860 ‫...اون آدم وجود نداره. ‫واقعی نیست. متوجهی؟ 346 00:28:19.860 --> 00:28:20.980 ‫اوهوم 347 00:28:21.540 --> 00:28:23.420 ‫لباس رو بیار مغازه 348 00:28:32.620 --> 00:28:34.060 ‫باشه، فهمیدم 349 00:28:36.300 --> 00:28:37.980 خانم، ما مترسک رو در کارس جا گذاشتیم 350 00:28:37.980 --> 00:28:40.100 ‫- عصر بخیر، آقای پیامی ‫- عصبر بخیر، اوزدن 351 00:28:40.100 --> 00:28:42.380 ‫هنوز دنبالشن ‫اما خبری نیست 352 00:28:42.380 --> 00:28:44.540 ‫- آقای مجنون از کوره در رفت ‫- چی شده؟ 353 00:28:44.540 --> 00:28:47.260 ‫یعنی چی؟ ‫یعنی چی یادت رفت؟ 354 00:28:47.260 --> 00:28:49.460 ‫این وضع کار کردنته، کاظم؟ 355 00:28:49.980 --> 00:28:50.980 ‫چی شده؟ 356 00:28:52.140 --> 00:28:53.740 ‫ماجرای مترسکه، آقا 357 00:28:54.380 --> 00:28:58.300 ‫یادمون رفت مترسکش رو با خودمون بیاریم ‫و حالا آقا قاطی کرده 358 00:28:59.620 --> 00:29:01.740 ‫و همون‌طور که می‌دونید ‫فدیم اینجا نیست 359 00:29:06.220 --> 00:29:09.140 ‫مترسک کجاست؟ می‌خوامش! 360 00:29:10.020 --> 00:29:11.700 ‫مترسک! 361 00:29:21.620 --> 00:29:25.140 ‫نیا داخل. نیا. ‫نیا 362 00:29:25.820 --> 00:29:28.180 ‫نیا داخل! نیا! 363 00:29:28.180 --> 00:29:29.100 ‫دور شو! 364 00:29:29.100 --> 00:29:31.580 ‫- نیا داخل! نیا ‫- مصطفی، بس کن! 365 00:29:31.580 --> 00:29:33.300 ‫نیا داخل! دور شو! 366 00:29:33.300 --> 00:29:34.820 ‫نیا داخل، دور شو! 367 00:29:34.820 --> 00:29:37.300 ‫- گفتم بس کن! ‫- نیا، برو! 368 00:29:37.300 --> 00:29:40.740 ‫- ساکت باش! وگرنه الاغ می‌میره ‫- نه، نزنش! 369 00:29:40.740 --> 00:29:43.300 ‫الاغ بخاطر تو می‌میره! 370 00:29:43.300 --> 00:29:46.100 ‫- می‌میره! فهمیدی؟! ‫- نه! الاغ من رو نزن! 371 00:29:46.100 --> 00:29:47.780 ‫الاغ می‌میره! 372 00:29:47.780 --> 00:29:50.980 ‫- الاغ بخاطر تو می‌میره! ‫- الاغ رو نزن! 373 00:29:50.980 --> 00:29:52.940 ‫- آهای، مامان‌بزرگ! ‫- الاغ رو نزن... 374 00:29:52.940 --> 00:29:55.060 ‫بابا! بابا! 375 00:29:55.660 --> 00:29:56.540 ‫کافیه! 376 00:29:58.060 --> 00:29:59.580 ‫ببندینش 377 00:30:00.700 --> 00:30:01.700 ‫گفتم ببندینش! 378 00:30:01.700 --> 00:30:03.100 ‫الاغ! 379 00:30:04.180 --> 00:30:05.260 ‫الاغ! 380 00:30:07.100 --> 00:30:09.460 ‫چون حرف گوش نمی‌کنی... 381 00:30:09.460 --> 00:30:11.860 ‫این‌طوری می‌مونی ‫تا یاد بگیری گوش کنی! 382 00:30:14.740 --> 00:30:17.540 ‫آقا، آواز کیراز رو براتون بخونم؟ 383 00:30:18.300 --> 00:30:19.580 ‫کیراز! 384 00:30:21.940 --> 00:30:23.980 ‫کیراز 385 00:30:24.500 --> 00:30:26.140 ‫کیراز... 386 00:30:28.900 --> 00:30:31.380 ‫کیراز یکی از خویشاوندان من ‫در شهرک بود 387 00:30:31.380 --> 00:30:34.580 آقا آوازی که اون براش می‌خوند رو دوست داشت 388 00:30:34.580 --> 00:30:36.660 ‫بیا، بیا، آقا 389 00:30:37.900 --> 00:30:39.740 ‫کیراز! 390 00:31:01.060 --> 00:31:03.500 ‫بهت که گفتم ‫فدیمه رو باید می‌آوردیم 391 00:31:03.500 --> 00:31:05.860 ‫اون بلده باهاش سر و کله بزنه 392 00:31:05.860 --> 00:31:07.940 ‫اون چند سال پرستار پدرت بوده 393 00:31:08.540 --> 00:31:10.380 ‫تو الکی گذاشتیش کنار 394 00:31:10.980 --> 00:31:13.220 ‫تو گفتی که اینجا براش پرستار پیدا می‌کنی 395 00:31:13.220 --> 00:31:15.260 ‫- خب، کو پس؟ ‫- به زودی پیدا می‌شه 396 00:31:15.260 --> 00:31:17.540 ‫- یعنی کِی؟ ‫- در اسرع وقت 397 00:31:19.460 --> 00:31:20.420 ‫و ببین... 398 00:31:22.180 --> 00:31:24.660 ‫آسیه براش آواز خوند ‫و آرومش کرد 399 00:31:26.180 --> 00:31:29.820 ‫می‌تونی تا من براش کسی رو پیدا می‌کنم ‫بهش رسیدگی کنی، نه، مادربزرگ؟ 400 00:31:31.780 --> 00:31:33.460 ‫هرچی باشه، اون پسر توئه 401 00:31:33.460 --> 00:31:35.620 ‫اون پسر منه ‫اما پدر تو هم هست 402 00:31:38.220 --> 00:31:39.380 ‫این رو یادت نره 403 00:32:00.380 --> 00:32:01.860 ‫پدربزرگ؟ 404 00:32:01.860 --> 00:32:03.540 ‫بله، نوه‌ی عزیزم؟ 405 00:32:04.060 --> 00:32:05.460 ‫چی اینجاست؟ 406 00:32:06.340 --> 00:32:07.460 ‫چرا قفله؟ 407 00:32:08.020 --> 00:32:10.260 ‫تمام اسرار من اونجان 408 00:32:11.300 --> 00:32:14.380 ‫و درش رو قفل کردم ‫تا خودم هم فراموش‌شون کنم 409 00:32:14.380 --> 00:32:16.460 ‫و هرگز هیچ‌چیز افشا نشه 410 00:32:56.780 --> 00:33:00.140 ‫"من بدین‌وسیله حضانت پسرم ‫پیامی دوکوماچی... 411 00:33:00.140 --> 00:33:03.620 ‫متولد سوم مِه 1992 را ‫به پدربزرگش واگذار می‌کنم" 412 00:33:06.100 --> 00:33:09.380 ‫"اعلام می‌کنم که هرگز نه او را خواهم دید ‫نه هیچ دخالتی در زندگی‌اش خواهم داشت" 413 00:33:10.500 --> 00:33:11.780 ‫"کیراز دوکوماچی" 414 00:33:25.140 --> 00:33:26.820 ‫"عروسی مصطفی، مارس سال 1987" 415 00:34:08.100 --> 00:34:10.580 ‫آقای پیامی، اومدم شما رو ببینم 416 00:34:10.580 --> 00:34:11.620 ‫چی شده، اوزدن؟ 417 00:34:11.620 --> 00:34:14.300 ‫شرکت یه کاندید پرستاری ‫برای آقا فرستادن 418 00:34:14.300 --> 00:34:16.140 ‫توی اتاق پذیراییه 419 00:34:16.140 --> 00:34:18.140 ‫- این رو نگه می‌داری؟ ‫- البته، آقا 420 00:34:19.620 --> 00:34:20.940 ‫بیا، پسرم 421 00:34:21.460 --> 00:34:26.140 ‫این خانم جوان ‫برای پرستاری اومده 422 00:34:29.180 --> 00:34:30.700 ‫سلام، خوش آمدید 423 00:34:32.980 --> 00:34:33.940 ‫پیامی هستم 424 00:34:35.860 --> 00:34:36.820 ‫سلام، پیامی 425 00:34:36.820 --> 00:34:38.420 ‫من فیروزه هستم 426 00:34:42.060 --> 00:34:42.940 ‫خوش‌وقتم 427 00:34:44.700 --> 00:34:45.620 ‫خوش‌وقتم